بسم الله الرحمن الرحیم
به آسمان رود و کار آفتاب کند
عید است، عید ولایت، عید ابلاغ ولایت که آنقدر سنگین و پر ابهت بود که خداوند پیامبرش را انذار کرد: اگر ابلاغش نکنی رسالتت را ابلاغ نکرده ای!
مسابقه «ابلاغ غدیر» بهانه ای ست برای ما، خاکیان خاک نشین برای واگویی و پرداختن به پدر خاک. پرداختن به ولایت پدر خاک، پرداختن به اهمیت ولایت.
بسم الله الرحمن الرحیم
«الیوم یئس الذین کفروا من دینکم...»
غدیر بود که کفار را از دین اسلام ناامید کرد. نا امید که بتوانند اسلام را همانند مسیحیت و یهودیت منحرف کنند. نا امید از این جهت که بتوانند در حقیقت آن رسوخ کنند.
در غدیر دستی که بالا رفت خورشیدی شد که در همه ی دورانها نشان حقانیت راه و راه حقیقی اسلام بود و هست. در هر عصری نشان راه و حجت تمامی برای مردم آن عصر داشت.
روز عاشورا درخشش بی رقیب این اعلان راه و اعلام حقانیت راه اصیل پیامبر بود.
دستی که در غدیر بالا رفت اگر نتوانست دلهای خفته را بیدار کند سری در عاشورا بالا رفت تا بلکه بتواند دین پیامبر اعظم را نجات دهد و حفظ کند. گویی « ان الله یعصمک من الناس..» خطاب به دین پیامبر بود و به پشتوانه حسین (ع).
بسم الله الرحمن الرحیم
مرد، فقط برای شما گریه می کند
برای شما؛ فقط «مرد» گریه می کند
مرد از سر درد ضجه می زند
درماتم شماست؛ درد گریه می کند
بسم الله الرحمن الرحیم
نقشه حرکت کاروان شهادت.
چشمه ی غدیر در مسیر تاریخی خود اینجا -کربلا- و به مقتضای زمانه سیلی از خون ایجاد کرد که ریشه های ظلم را در همه زمانها و همه مکانها هدف گرفت. کل یوم عاشورا کل ارض کربلا
بسم الله الرحمن الرحیم
جواب مقاله روزنامه بهار در کلام بزرگان
امام خمینی (ره): {توضیح: در این بخش، صحبت های امام خمینی (ره) و نیز در بخش بعد سخنان مقام معظم رهبری گویا جوابیه ای ست برای نوشته روزنامه بهار، دقت کنید؛ }
«...مسئله غدیر،مسئله ای نیست که بنفسه برای حضرت امیر(ع) یک مسئله ای پیش بیاورد، حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجد شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای حضرت امیر(ع) ارزش ندارد؛ آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیرآمده است. خدای تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول الله کسی نیست که بتواند عدالت را به آن طوری که باید انجام بدهد، آن طوری که دلخواه است انجام بدهد. مأمور می کند رسول الله را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن. نصب حضرت امیر به خلافت این طور نیست که از مقامات معنوی حضرت باشد؛ مقامات معنوی حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود.
و این که در روایات ما از آن زمان تا حالا این غدیر آن قدرازش تجلیل کرده اند، نه از باب این که حکومت یک مسئله ای است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس می گوید که به «قدراین کفش بی قیمت هم پیش من نیست» آن که هست اقامه عدل است. آن چیزی که حضرت امیر(ع) و اولاد او می توانستند درصورتی که فرصت بهشان بدهند، اقامه عدل را به طوری که خدای تبارک و تعالی رضا داد، انجام بدهند، این ها هستند، لکن فرصت نیافتند. زنده نگه داشتن این عید، نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده خوانی بشود و مداحی بشود، این ها خوب است، اما مسئله این نیست. مسئله این است که یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست. غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر(ع) در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملت ها و دست اندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و الا مقامات معنوی قابل نصب نیست. یک چیزی نیست که با نصب آن مقام پیدا بشود؛ لکن آن مقامات معنوی که بوده است و آن جمعیتی که برای آن بزرگوار بوده است، اسباب این شده است که او را به حکومت نصب کنند و لهذا، می بینیم که در عرص صوم و صلوة و امثال این ها می آورد و ولایت مجری این هاست. ولایتی که در حدیث غدیر است به معنای حکومت است، نه به معنای مقام معنوی...»
مقام معظم رهبری:
غدیر در آثار اسلامی ما به "عیداللهالاکبر "، "یوم العهد المعهود " و "یوم المیثاق المأخوذ " تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهندهی تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسألهی ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآن است، والا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند، لیکن حاکمیت -چه در مرحلهی قانونگذاری و چه در مرحلهی اجرا - در دست دیگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد. اگر آنها افراد بیانصافی بودند، مسلمانان همان وضعی را پیدا میکنند که شما امروز در کوزوو، دیروز در بوسنی و هرزگوین، دیروز و امروز در فلسطین و در جاهای دیگر شاهدش بودهاید و هستید - ما هم در ایران مسلمان عریق و عمیق خودمان، سالهای متمادی همین را مشاهده میکردیم - اما چنانچه حکام، قدری با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایرهی خانهی خودشان - یا حداکثر ارتباطات محلهای - چیزهایی از اسلام را رعایت کنند؛ ولی اسلام نخواهد بود! (بیانات بهمناسبت عید سعید غدیر 16 / 01 / 1378)
منابع:
2- http://www.sahebzaman.org/welayate-faghih/sokhanan-emamkhamenei/86-gadir.html
بسم الله الرحمن الرحیم
تبیینی سکولار از واقعه غدیر
لابد در ارتباط با مقاله روزنامه بهار به قلم یکی از وابستگان و منسوبان به نهضت آزادی شنیده اید یا مقاله را دیده اید، برداشت بنده از خواندن آن این بود که این مقاله همان داستان جدایی دین از سیاست (سکولاریسم) است که انقلاب اسلامی ایران به زعامت عارف واصل امام خمینی عزیز (ره) خط بطلانی بر آن بود.
سکولاریسم (توضیح واژه و پیوند آن با دموکراسی در ویکی پدیا) انقلاب اسلامی را باطل السحر خود می داند و بنابر این مخالفان نظام ولایت فقیه هنوز هم بهترین راه را برای برخورد با آن، ترویج ضد آن یعنی سکولاریسم می دانند.
مقاله مذکور تلاش مذبوحانه ای می کند تا واقعه غدیر خم را که سرمنشأ ولایت و نقطه اتصال دین و دنیای(امور سیاسی و اجتماعی) مردم است؛ به هر نحو ممکن به شکل سکولار تبیین کند. می خواهد بین امامت علی (ع) با سرپرستی و حکومت او فرقی ایدئولوژیک پیدا کند و آن تفاوت را به خود حضرت علی (ع) منسوب سازد و در واقع حضرت علی (ع) را هم سکولار!!! معرفی نماید. این قضیه را می توان به مصادره به مطلوب کردن حضرت حافظ توسط بی بند و باران با استناد به ظاهر اشعار وی شبیه دانست.
اما موضوع مقاله موضوع جدیدی نیست و حرف تازه ای ندارد. حضرت امام (ره) بارها در سخنرانی های شان در این باره سخن گفته اند از جمله یکی از مباحثی که یادم هست مطرح نموده اند این است که پیامبراعظم (ص) به عنوان آورنده دین تشکیل حکومت داد و حاکم مردم بود و همان گونه که احکام خدا را اعلام می کرد زمینه حکومتی اجرای آنها را هم فراهم نمود و اجرا کرد.
___________
پی نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
هارون ِ پیامبر اعظم (ص)
خداوند در سوره آل عمران می فرماید: « وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاکِرِینَ.» و محمد، جز فرستادهاى که پیش از او [هم] پیامبرانى [آمده و] گذشتند، نیست. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیده خود برمىگردید؟ و هر کس از عقیده خود بازگردد، هرگز هیچ زیانى به خدا نمىرساند، و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مىدهد.
خداوند مردم را از این می ترساند که اگر پیامبرشان نباشد باز هم به عقیده گذشته خود باز گردند و ایمان خویش را رها سازند. برای پیشگیری از این امر بنا به حدیث منزلت ( یا علی! انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی) خداوند حضرت علی ع را از طریق وحی به پیامبر در روز هجدهم ذی الحجه که اکنون عید غدیر است به عنوان جانشین بعد از وی منصوب می کند. هارون در هنگام نبودن حضرت موسی جانشین وی بود گرچه یک تفاوت با حضرت علی ع داشت و آن اینکه هارون پیامبر بود و حضرت علی ع پیامبر نیست. یک شباهت اما داشتند و آن اینکه در نبودن حضرت موسی و پیامبر اعظم؛ امت، جانشینان شان را مظلوم کردند (هارون در جواب مؤاخذه حضرت موسی گفت: قَالَ ابْنَ أُمّ إِنّ الْقَوْمَ استَضعَفُونى وَ کادُوا یَقْتُلُونَنى...).
امت رسول الله هم با وجود آن همه نص رسول خدا و بیعت ابتدایی شان به عقب برگشتند و حق را وا گذاشتند. به اجبار از حضرت علی ع بیعت گرفتند همان گونه که امت حضرت موسی هارون را مستضعف کردند و نزدیک بود ایشان را بکشند!
بسم الله الرحمن الرحیم
احتجاجات امام علی (ع) به غدیر و آیات ولایت
1. به هنگام بیعت با ابی بکر: در این هنگام حضرت، ابتدا به بیعت ابوبکر با ایشان اشاره نمودند که منظور همان جریان غدیر خم است، سپس به بیانات رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در تبوک، غدیر و ... احتجاج کردند.
2. در روز شورا (برای انتخاب جانشین خلیفه دوم): در اینجا حضرت امیر(علیه السلام) به عبارات خطبه نبوی(صلی الله علیه وآله) در غدیر (من کنت مولاه...) اشاره نمودند.
3. در دوره خلافت عثمان: روزی در حضور بیش از دویست نفر به روز غدیر و ندای نبوی(صلی الله علیه وآله) به ولایت علوی احتجاج کردند.
4. در کوفه (پس از سال 35 هجری): این احتجاج پس از اتهام به آن حضرت مبنی بر مقدم داشتن دیگران بر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) انجام شده که اکثر حاضران و بنا بر برخی نقلها به استثنای تنها سه نفر، همگی شهادت دادند که در غدیر بودهاند و آن خطبه را در اثبات خلافت علوی شنیدهاند.
5. به هنگام خروج از قصر: عده ای سوار به آن حضرت با عبارت «السلام علیک یا مولانا و رحمـة الله و برکاته» سلام کردند و ایشان با استناد و احتجاج به ماجرای غدیر و تأیید سیزده یا دوازده صحابی حاضر در جمع، بر این عبارت صحه گذاشتند.
6. در جنگ جمل و به هنگام گفتوگو و احتجاج با طلحه.
7. در جنگ صفین در حضور دوازده تن از بازماندگان جنگ بدر.
8- حافظ سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، مؤلف ینابیع المودة در باب 38 کتاب خود نقل می کند:
در دوران خلافت عثمان روزی جمعی از مهاجران و انصار در مسجد نشسته بودند و امیرالمؤمنین(ع) در میان آنان بود. هرکس درباره خود سخن می گفت و آن حضرت ساکت بود. وقتی بیان فضائل آنان به پایان رسید، رو به امام گفتند:
ای ابوالحسن سخن بگو! آن حضرت فرمود: ای گروه قریش و انصار، از شما می پرسم این فضائل را خداوند به سبب خودتان به شما داده است یا به واسطه دیگری؟ گفتند: خداوند به واسطه محمد(ص) بر ما منت نهاد و این فضائل رابه ما عطا کرد.
سپس حضرت بخشی از آیاتی را که درباره خودش نازل شده بود بیان می کند و از آنان اقرار می گیرد که این آیات درباره او نازل شده است. آنگاه فرمود:
شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید هنگامی که آیه «انّما ولیکم اللّه و...» و آیات دیگر نازل شد خداوند پیامبرش را مأمور کرد که متولیان امور امت را به آنان معرفی کند و ولایت برای آنان شرح داده است. به دنبال این مسائل رسول خدا(ص) در غدیر خم مرا به امامت مردم نصب کرد.
____________
منابع:
2- شبکه حوزه
3- شبکه سنت